به گزارش همشهریآنلاین، عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «واردات دموکراسی» در روزنامه اعتماد نوشت:
حدود چهار ماه پیش انتخابات ریاستجمهوری افغانستان برگزار شد و حدود یک ماه پیش نیز نتایج آن اعلام گردید!! و اکنون کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرد که روند بررسی ویژه آرای مورد مناقشه پایان یافته و نتیجه نهایی انتخاباتی که حدود چهار و نیم ماه قبل برگزار شد قرار است در روزهای آینده اعلام شود. این نهاد افزوده که بررسی ویژه ۱۳۷ هزار رای مورد مناقشه و ۱۰۲ هزار رای «خارج از زمان» و ... اجرا شده است. تیم انتخاباتی «ثبات و همگرایی» به رهبری عبدالله عبدالله گفته این روند برای این ستاد قابل قبول نیست. ۱۸ سال پس از سقوط طالبان و حضور گسترده نظامیان امریکایی و مخارج فراوان و کشته و مجروح شدن دهها هزار نفر از نظامیان و شهروندان عادی، انتخابات افغانستان یک شکست فاحش و تمامعیار بود. انتخاباتی که با کمتر از دو میلیون نفر مشارکتکننده انجام شد که حدود یک چهارم میزان مشارکتکنندگان در دوره قبلی انتخابات است. حدود ۱.۸ میلیون مشارکتکننده در رأیگیری برای جمعیت کشوری که بیش از ۳۳ میلیون نفر است! حتی بخشی از همین مقدار رأی هم ظاهرا متقلبانه ریخته شده است. و اگر تعداد مراکز رأیگیری را با حداقل ۲۰ تا ۲۵ نفر دستاندرکاران شامل ماموران امنیتی و اجرایی و نمایندگان نامزدها برای هر حوزه رأیگیری در نظر بگیریم، شاید یک چهارم این میزان مشارکتکننده فقط مربوط به دستاندرکاران این حوزهها است!! و همین مقدار رأی اندک نیز سه ماه طول کشید تا نتایج آن اعلام شود و جالبتر از همه اینکه نتایج به گونهای مهندسی شد که با حدود ۵۰.۵ درصد به نفع رییسجمهور فعلی اعلام شود تا مجبور به انجام دور دوم انتخابات نباشند که احتمالا همین تعداد نیز در آن مشارکت نمیکردند. نگاهی به نقشه نحوه رأی دادن ایالتهای افغانستان نشان میدهد که افغانستان براساس یک خط فرضی بهطور کامل به شمال و جنوب تقسیم میشود و..
در ایالتهای شمالی رأی عبدالله عبدالله بیشتر است و در ایالاتهای جنوبی رأی اشرف غنی. این نشان میدهد که انتخابات در افغانستان نه تنها فاقد اعتبار شده و مشارکت در آن به حداقلها رسیده است، بلکه در همین حد نیز براساس ملاکهای قومی و قبیلهای رأی داده شده است و راهی برای گردش امور و نخبگان و رقابت ملی وجود ندارد. هر چند همین حد را نیز انتخابات سالمی معرفی نکردهاند و عبدالله عبدالله معتقد است که ۳۰۰ هزار رأی باطله وجود دارد که از ۲۰۰ هزار رأی فاصله او با اشرف غنی بیشتر است و باید این مساله حل شود و زیر بار نتایج اعلام شده نمیرود. احتمالا در نهایت مثل نوبت قبل خواهد شد و به نحوی با یکدیگر کنار میآیند. دموکراسی افغانی فقط با پا در میانی البته از موضع دستوری امریکاییها به سرانجام میرسد و طرفین ماجرا از درگیری با یکدیگر پرهیز میکنند. نوبت قبل جان کری پا در میانی کرد، اینبار احتمالا پمپئو باید وارد میدان شود. ولی در این پادرمیانیها چیزی نصیب مردم و مثلا دموکراسی افغانستان نمیشود و هر روز بیگانهتر از گذشته با انتخابات میشوند. همه اینها به یک سو، آغاز گفتوگو با طالبان برای بازگشتن به قدرت را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا با وضعیت موجود ممکن است که طالبان در فرآیند انتخاباتی وارد شود و اکثریت قاطع را از آنِ نامزد خود کند؟ اگر محصول دموکراسی و انتخابات طالبان باشد، چگونه قابل توجیه است که برای فرار از حکومت طالبانی و رسیدن به دموکراسی، ابتدا آن حکومت را با حمله نظامی برانداخت و سپس براساس دموکراسی همان حکومت دوباره شکل گیرد و تأسیس شود؟! و اگر اطمینان وجود دارد که با وجود دموکراسی، طالبان بر مصدر کار قرار نمیگیرد، در این صورت وضعیت فعلی انتخابات افغانستان نشاندهنده چه واقعیتی است؟ حداقل ۱۰ میلیون نفر رأیدهنده دیگر کجا رفتهاند؟ آنان از کدام گروه یا شخصی حمایت میکنند که در میدان انتخابات نبودند؟! مشکل اینجاست که تحلیلهای نادرست که خود را پشت منافع کثیف پنهان کردهاند، منطقه را چنان وارد چالش نموده که امکان تحولات درونزا و پایدار را از جوامع منطقه سلب کرده است. آیا در سال ۲۰۰۱ که به افغانستان حمله کردند، هیچ یک از طرفداران آن حمله، وضعیت ۲۰ سال بعد این کشور را چنین درمانده، فاسد و بدون مشارکت و ناامید تصویر میکرد؟
نظر شما